در مسیرِ زن بودن

مواظب روحت باش!

پنجشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۳۱ ق.ظ

تو پست قبلی چند نمونه از مصداق های مواظبت جسمی رو گفتم بهت... اینجا می خوام یکم حواست به روحت باشه...

ببین تو یه زنی... با تمام لطافت و ظرافت های روحی یک زن... که خدا در تو به ودیعه گذاشته... تو وظیفه داری از این ودیعه ی الهی مراقبت کنی... چون این روح قراره کمکت کنه تا منبع آرامش و امنیت یه خونواده بشی؛ این روح قراره کمکت کنه سایه ی محبت بشی برای فرزندای گلت و ملجأ عاطفی بشی برای همسرت؛ این روح قراره بهت قدرت بده تا بتونی «انسان» تربیت کنی، تا بتونی جامعه رو رشد بدی... این روح اگه سالم نباشه، نمی تونه از پس این همه مسئولیت مهم بربیاد... چرا که گاهی زندگی اینقد ناهمواری های تندی پیدا می کنه که ممکنه کم بیاری...

برای مواظبت از لطافت این روح علاوه بر همه ی مواقبت هایی که هر انسانی فارغ از جنسیتش- باید از روحش انجام بده، باید مواظب باشی به خاطر جنسیتت بعضی از اشتباه های رایج دنیای امروز رو انجام ندی:

مواظب باش تا می تونی در فضاها و میدان های انسانی خشن قرار نگیری... یادت باشه بعضی از فضاها یه سری خشونت ها رو برای روح انسان عادی می کنن... مث میدان جرم و جنایت، میدان جنگ، میدان اسارت و ... زنی که پلیس می شه، دقیقاً خودشو در معرض فضایی قرار میده که هر نوع جنایتی برای روحش عادی میشه... زنی که پزشک قانونی می شه، دائماً با صحنه های هولناک مواجه می شه که هر کدومشون می تونه کم کم روح لطیف یک زن رو خدشه دار کنه... زنی که مستقیم پا به عرصه ی جنگ و اسارت می ذاره، کشتن و کشته شدن، شکنجه کردن و شکنجه شدن کاملاً براش عادی میشه... یه همچین زنی دیگه از لطافت روح زنانگی ش چیزی باقی نمی مونه... خیلی باید مواظب بود... این عرصه ها، حتی روح مردها رو هم داغون می کنه چه برسه به روح لطیف و شفاف زن ها... دقت کردی چرا خداوند جنگ و جهاد رو برای خانم ها واجب نکرده؟! گاهی صحنه هایی در این میدان ها به وجود میاد که می تونه برای همیشه روح یک زن رو مچاله کنه... و البته مردهای یک جامعه ی سالم هم باید مواظب بانوان باشن تا گذرشون به این عرصه ها نیفته...

مواظب باش ذهن و روحتو به داستان ها، رمان ها و فیلم های هولناک و خشن و ترسناک نسپری... وقتی یه رمان خشن می خونی که سراسر خون و جنایت و اعمال ناپسنده، روحت کم کم براش عادی میشه... دیگه از این صحنه ها چندشش نمی شه، دیگه ازشون نمی ترسه، دیگه باهاش کنار میاد... و این خیلی بده... این برای یک زن خیلی خیلی بده... وقتی یه فیلم ترسناک نگاه می کنی، دستی دستی داری روح خودتو ضعیف می کنی... روحی که قراره تمام تکیه گاه فرزندان باشه، روحی که قراره بچه هاتو شجاع و قوی بار بیاره... یه همچین وظیفه ای، می طلبه که روحت قدرتمند و شجاع باشه... چرا خودت با خودت کاری می کنی که روحت ضعیف و ترسو بشه و ذهنت وارد اوهام و خیال های منفی و ترس های بی خود بشه و با تجسم صحنه های خشن، لطافت روحت کم بشه؟

مواظب باش تا می تونی وارد شغل های مردونه نشی... شغل های سنگین و سخت مردونه، روحت رو خشن و سخت می کنه... از تو یه مرد می سازه... و اینجوری بعد از چند سال چشماتو باز می کنی و می بینی که از خودت کیلومترها فاصله گرفتی... ببین تو رو خدا اینقد به تمجید و تعریف احمقانه ی این و اون نگاه نکن... متأسفانه چندین قرنه که تمام جامعه(از پدر و مادر گرفته تا خواهر و برادر و معلّم و مشاور کنکور و صدا و سیما و دوست و آشنا و رئیس و همکار و هم کلاسی و برنامه ی ماه عسل حتی!) آگاهانه یا ناخودآگاه دست به دست هم دادن که از تو یه مرد بسازن! مرد بودن برتری نیست؛ نمی دونم چرا ما زن ها حواسمون نیس که در دلِ تلاش برای مرد بودن، یه جور خودکم بینی از زن بودن خودمون، نهفته شده... چرا حواسمون نیس که باور به ایراد و نقص در زن بودن، یه باور غلطه؟ خیلی وقتا هم ظاهراً از زن بودن و زن ها و حقوق زن دفاع می کنیما، ولی تهِ حرفامون رو که عصاره شو بکشیم بیرون، می بینیم یه جور باور به یک نقص توهمی تو همین دفاع کردن هامون خوابیده! وقتی می خواییم ثابت کنیم قوی هستیم، می ریم به سمت مرد شدن! کی گفته مردها قوی ترن؟! وقتی می خواییم اثبات کنیم ماهریم، می ریم سراغ کارها و شغل های مردونه! کی گفته مردها ماهرترن؟! اینا فریب بزرگیه که قرن ها تو گوش زن ها خوندن... وگرنه واقعیت اینه که قوی ترین مرد، مردترین شونه و قوی ترین زن، زن ترینشون... فعلاً نمی خوام بیش از این به تفکرات کثیف فمنیستی بپردازم ولی می خوام بگم مواظب باش تحت لوای این نصیحت ها و جو به وجود اومده در جامعه، سراغ شغل های مردونه نری... شغل های مردونه، شغل های سنگین و طاقت فرسا، شغل های خسته کننده، شغل هایی که توش دائماً با مردها سر و کار داری، شغل هایی که دائماً از خونه و خانواده دورت می کنه، شغل هایی که روتین و ماشینی ان و توش از خلاقیت و ظرافت و هنر زنانه خبری نیس، این شغل ها برای روحت خطرناکن... روحت رو از اون لطافت میندازن و چروکش می کنن... روحت رو زُمخت و زبر می کنن و زن بودنت رو از یادت می برن... بماند که این وسط مشکلات دیگه ای هم برات پیش میاد که تو اخلاقت نمایان میشه... مثلاً وقتی یه جایی کار می کنی که زیادی با مردها سر و کار داری، اولاً رفتار و روحیه ت میشه مث مردها و این خیلی مضره برای یک زن و در خانواده براش مشکلاتی ایجاد خواهد کرد... ثانیاً برخورد با مردها، دیگه برات عادی میشه... حجب و حیات کم کم کنار می ره و یادت میره یک خانمی... یادت میره باید در مقابله با مردهای نامحرم دور از دسترس و رازآلود باشی و در مقابله با مردهای محرم، ناز و آرامش گر و خانومانه برخورد کنی... چون سر این جور کارها و شغل ها، هیچ کدومش رو نمی تونی اجرا کنی!

مواظب شرایط و ساعات کارکردنت باش... بعضی شغل ها ظاهراً اصن مردانه نیستن... اصن محیط کارشون خشن نیس... اصن حتی با مردها شاید خیلی سر و کار نداشته باشی... ولی وقتی فشار کاری ت میره بالا، وقتی زمان زیادی رو سر کار هستی و دائم در معرض استرس کار قرار می گیری، وقتی تو جاهای شلوغ با آدمای مختلف سر و کله می زنی و یا وقتی از صبح زود تا غروب سر کار باشی، روحت عصبی می شه... آرامش و لطافتش رو از دست میده... زود رنج می شی... عصبی می شی... کم تحمّل می شی... (و تمام این کم تحمّلی ها و عصبی شدن ها رو سر همسر و بچه هات خالی می کنی)... آرامش روانی ت رو به مرور از دست میدی... (بماند که این استرس ها روی هورمون هات هم تاثیر می ذارن و مضرات جسمی بر تو وارد خواهند کرد که بسیاری از این مضرات، مختص جسم و اندام های خانم هاست)... زنی که خودش آرامش نداشته باشه، چجوری می تونه ملجأ عاطفی بشه برا خانواده ش؟ چطوری می تونه مسئولیت مهم "لتسکنوا الیها" رو در قبال همسرش انجام بده؟ دقت کردی چرا خدا وظیفه ی کار کردن و پول در آوردن رو نذاشته بر عهده ی زن ها؟ و خواسته کار کردن براشون تفنّنی و تفریحی باشه؟ و دقت کردی یه عده چقد عامدانه و مغرضانه سعی دارن از این قضیه برداشت های منفی بکنن علیه حقوق زن؟!

مواظب باش کارت طوری نباشه که مافوقت (مافوقی که مستقیم باید بهش جواب پس بدی) یه مرد باشه... کرامت یک زن اقتضا می کنه که هیچ مرد نامحرمی بهش دستور نده، بهش زور نگه، تحقیرش نکنه، سرش داد نکشه، عتاب و تنبیه ش نکنه و خلاصه بهش مسلّط نباشه... نمی گم هر وقت هر جا کار کنی که مافوقت یه مَرده، پس قطعاً این اتفاق ها خواهد افتاد... نه اصلاً... اتفاقاً مردهای محترم و متشخّص زیادی رو دیدم که با خانم های زیردستشون (حتی در مواقعی که کم کاری و اشتباهی می کنن) بسیار جوانمردانه، بامحبّت و محترمانه برخورد می کنن ولی خب باید بگم متأسفانه هنوز پیدا میشن مردهایی که شیوه برخورد با خانم ها و حفظ کرامت شون رو بلد نیستن و تعدادشون هم کم نیس!... به خاطر همین وقتی که تو میشی زیردستشون، با اعمال و رفتارشون روحت رو جریحه دار خواهند کرد و اگه بخوای در برابرشون تسلیم باشی، روحت له می شه و ناخودآگاه عقده شونو سر خانواده ت (به ویژه همسرت) خالی می کنی... تو حق نداری کرامت و عزت زنانه تو دست کم بگیری و وظیفه داری حسابی ازش مراقبت کنی... این مسئله هم در مورد کار کردن با رئیس یا مافوق های مرد صدق می کنه، هم در مورد فعّالیت کردن در هر محیط مردونه ای که عزت و کرامتت به خوبی حفظ نشه و در خطر باشه...

مواظب باش تو زندگی ت زیادی درگیر پول و مسائل اقتصادی نشی... سر و کله زدن با مسائل و مشکلات اقتصادی، روح لطیف زن ها رو زُمخت و مردونه می کنه... خانمی که زیادی بیفته تو مسائل اقتصادی و مالی، کم کم یادش میره از جزئیات زندگی و چیزای شادی بخش کوچولو لذت ببره... کم کم روح زندگی ش مادی میشه... در مورد هر چیزی اول قیمت مادی ش رو در نظر می گیره و ابعاد دیگه شو نمی بینه... کم کم یادش میره با چیزای ساده و زیبا خوش بگذرونه... چیزی که دقیقاً یه خصوصیت زنانه ست... و موجب میشه یه زن با کوچیک ترین و معمولی ترین چیزای زندگی هم بتونه آرامش فراهم کنه برا خانواده ش، به خصوص برای بچه هاش...

خلاصه نکات زیادی هست که شاید اینجا یه دهمش رو هم نگفته باشم (تا همینجاشم این پست خیلی طولانی شد! ببخشید) و قطعاً خودت اگه حقیقت وجود خودت رو قاضی کنی و به فطرتت رجوع کنی، می تونی نکات خیلی مهم تر و بیشتری رو استخراج کنی(لطفاً این کارو بکن و تو گفتگوها برامون بنوبس)... نکاتی که رعایت اون ها می تونه کمک کنه خودمون باشیم و از زن بودن مون لذّت ببریم و به وظایف زن بودنمون به تمام و کمال بپردازیم... نکاتی که با دونستن شون، هم خودمون رعایتشون می کنیم و هم اطرافیانمون (به ویژه آقایون) رو موظف می کنیم که در مورد ما اون نکات رو رعایت کنن...

*یه نکته ی خیلی مهم رو لازمه در مورد این پست و پست قبل ذکر کنم و اونم اینه که این نکات رو برای شما خواهرای عزیزم نوشتم که در زندگی معمولی تون، حواستون بهش باشه و مث خیلی ها، خودتون و دختراتونو دستی دستی دچار بسیاری از مشکلات جسمی و روحی نکنید... وگرنه بدیهیه که گاهی عرصه ی زندگی چنان تنگ میشه بر یک زن که دیگه مجبوره خودشو درگیر بسیاری از استهلاک های جسمی و روحی گفته شده در این دو تا پست اخیر، قرار بده و چاره ی دیگه ای نداره... مث بسیاری از بانوان محترم سرپرست خانوار، بسیاری از زنان مظلوم و بی گناه آواره در جنگ ها و اردوگاه های اسارت، بسیاری از دخترکان یتیم و بی نوای زاغه نشین، بسیاری از زنان بی خانمان آواره شده پس از حوادث طبیعی مثل سیل و زلزله و آتش سوزی های منطقه ای و ... این نکته رو گفتم تا خواننده های عزیز یه وقت انگ بی دردی و بی درکی نزنن به بنده... مخاطب باید عاقل باشه که البته مخاطب های این وبلاگ هستن...ان شاءالله

  • پنجشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۳۱ ق.ظ
  • کهکشان پرستاره

گفتگو ها  (۲۰)

  • محبوب حبیب
  • سلام دوست عزیزم
    تازه با وب شما آشنا شدم. از طریق وبلاگ دلابانوی عزیز. خیلی از مطالبت خوشم آمد. اگر اجازه هست چند تا رو توی وب خودم نقل قول کنم تا داشته باشم شون...؟ 
    پاسخ:
    سلام خواهر
    قابل شما رو نداره
    بله چرا که نه :)


    من از نظر یکی از دوستان تعجب کردم!وقتی یه خانوم تلاش می کنه وظیفه مادری و همسری رو خوب بجا بیاره قضیه تهوع آوره؟!ولی اونچه که به نظر تهوع آوره اینه که یه خانم واسه مردای غریبه و چشم چرون خودشو به آب و آتیش بزنه. خداوند بین زن و شوهر مودت و دوستی عمیق قرار میده و فرقی نمی کنه، زن یا مرد به برکت این مودت حاضره برای همسرش کارهای خوب و زیبا انجام بده.
    پاسخ:
    نه، احتمالاً ایشون منظور کلام ما رو خوب متوجه نشده بودن :)
    بله، واقعیت اینه که خداوند وظیفه ای بر عهده ی ما نمیذاره که با فطرت ما ناسازگار باشه.
    حالا اونی که شما گفتی که اصن هیچی، واقعاً تهوع آوره قطعاً ولی به نظر من اینم خیلی بد و مشمئزکننده ست که برای کاری که وظیفه ت نیس، خودتو به آب و آتش بزنی در حالی که وظیفه ی اصلی ت هنوز رو زمین مونده!

    سلام
    به آخر مسیر رسیدیم؟! خب پس چرا مطلب نمیذارین؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    پاسخ:
    سلام خواهر عزیز
    ببخشید بابت تاخیر در ارسال مطالب جدید
    می دونی راستش سیاست ما تو این وبلاگ، زود زود به روز شدن نیس... اینجا بیشتر گفتگو محوره... می خواییم حسابی بحث شکل بگیره تو بخش نظرات و مخاطبین رو به فکر کردن وادار کنه... و گاهی این بحث ها مهم تر از خودِ پست ها هستن... 
    ولی چشم، سعی می کنیم مطلب بعدی رو زود بنویسیم :)
    ببخشید خلاصه

    ممنون از حضورتون
  • سیده طهورا آل طاها
  • خواهربزرگوار باسلام و عرض ادب .
    مطالب شما بسیار زیبا و قابل تامل بود. بخش های زیادی از آن شباهت زیادی با آموزه های اساتید ماست . خدا قوت . با اجازه لینک شدید
    پاسخ:
    سلام 
    به به ببین کی قدم رنجه کرده اینجا :)
    خوششششششش اومدین بانو
    کلی افتخار دادین به ما :)

    ممنون از لطف تون
    چقد خوب که بخش زیادی از این متن رو تایید کردین. ولی خاضعانه ازتون می خوام هرجای متن، ایرادی داره، حتما باهامون در میون بذارین چون ما هنوز مطالعات جدی مون رو در زمینه زن بودن شروع نکردیم و مث شما به اساتید خوب و برجسته به اون صورت دسترسی نداریم

    بازم ممنون از حضور دلگرم کننده ی شما :)
  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • سلاااااام بانو

    خیلی هم عالی
    خیلی هم خوب

    ان شاءالله حواسمون و جمع کنیم
    پاسخ:
    سلام
    ممنون :)
    ان شاءالله

    سلام
    من رشته ام بهداشت حرفه ایه که کاملا مردونه است و از کسایی که اینجا نظراتو میخونن میخوام مثل من به اشتباه نیوفتن و راجب رشته شون کاملا تحقیق کنن، من حتی یک ماه از شروع سال تحصیلی نگذشته بود پیش اساتیدم رفتم برای راهنمایی که این رشته رو ادامه بدم یا نه که همه تشویقم کردن که بمونم
    حالا بگذریم 4 سال تو شهرستان خوندم الان شاغلم به عنوان بازرس  تمام جاهایی که میرم بازدید مردونه اس مثل آهنگری-مکانیکی -گاراژ و ...
    وقتی خیلی اتفاقی این متنتونو خوندم  داغ دلم تازه شد تو این 8 ماهی که دارم کار میکنم همه چیزایی که جمع کرده بودمو دارم از دست میدم البته هنوز چادرم سرجاشه اما نگاه کردن به نامحرم و جرو بحث کردن و انواع حرف ها شنیدن از کارفرما ثمره ی کارمه اونم برای منی که تصمیم جدی داشتم تو حوزه ادامه تحصیل بدم که الان تمام انگیزه ام برای اینکارو از دست دادم
    و الان واقعا نیاز به یه اراده قوی دارم که بتونم این کار با حقوق مزایای عالی رو کنار بذارم و به اصل برگردم خیلی برام دعا کنین
    بسیار ممنون از شما ان شاء الله پاداش واقعی ارزش این نوشته رو از امام غایبمون گرفته باشین

    پاسخ:
    سلام خواهر
    بسیار ممنونیم از حضورت و دعای بسیار قشنگی که آخرش برامون کردی :)
    چقد شرایطت ناراحت کننده است از این بابت که شغل مردونه ای داری و هنوز یه سال نشده، اینقد اذیت شدی :(
    و البته چقد جای امیدواری داره که هنوز حجاب برتر رو داری و شغل مردونه ت نتونست اونو ازت بگیره
    یه سوال: اگه یکم صبر کنی، ممکن نیس که مثلا ارتقا بدن شغلت رو و بتونی یه جای ثابت کار کنی که دیگه نیاز نباشه هی بری این ور و اون ور؟! و یا لااقل با مردهای کمتری سر و کله بزنی؟ منظورم اینه که حالا الان که نمیشه رشته رو عوض کرد ولی شاید بشه یه شغل مناسبتر تو همین رشته پیدا کرد. نمیشه؟!
    ما ان شاءالله پست های مربوط به شغل بانوان رو هم می ذاریم اینجا کم کم... خیلی از خواهران ما فک می کنن زن نباید کار کنه اصن و خیلی ها هم فک می کنن زن باید هر کاری که مردها انجام میدن، اونم انجام بده! خب این هر تفکر، دو اشتباهه... بعضی ها هم می دونن هر دوی این تفکرها اشتباهه، ولی خب راه حل میانه شو بلد نیستن... ان شاءالله به زودی به این مباحث خواهیم پرداخت...
    :)

    برات آرزو می کنم خیلی زود شرایطت بهتر بشه عزیز و بیای خودت خبرشو بهمون بدی همینجا :)
     امیرالمؤمنین علی سلام الله علیه :
    فَلیَرَکُمُ اللّهُ من النِّعَمِ وَجِلینَ کَما یَراکُم عِندَ المِحَنَ راجینَ؛
    پس باید خداوند شما را از نعمت ها بیمناک ببیند، همان گونه که در محنت ها، امیدوارتان مى بیند.
    نهج البلاغة، حکمت ۲۴۴

    سلام
    عید بندگی های خالصانه تون تهنیت

    عااااااااااااااااااااااالی

    دعامون کنین
    اللهم صل علی محمدو ال محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین
    پاسخ:
    سلام.
    ممنون
  • صحبتِ جانانه
  • سلام

    آیه ای که دوست عزیزم کهکشان جان گذاشته رو دقت کنید بهش

    "وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا" الیها آیه 21 سوره روم

    الیها بر می گرده به مونث
    یعنی زن به مرد آرامش می ده و این جزو ذاتیات و ویژگی های خلقت زنه
    همونطور که طبق آیه ی دومی که گذاشتن دوستم
    الرجال قوامون علی النساء؛ یعنی مرد جزو خلقتشه که سرپرست باشه برای زن


    در کل خیلی خوب و کامل پاسخ دادی به خواهرمون نجمه خانم، آجرک الله رفیق :)
    پاسخ:
    سلام خواهر
    متشکر از تکمیل جواب بنده :)

  • نجمه خانم
  • 1- «بله از نظر اسلام مرد وظیفه تأمین آسایش زندگی رو داره، زن وظیفه تأمین آرامش زندگی رو. به همین صراحت.»

    منبع این حرف رو باید بنویسی 

    2- «اون کمبود چیه؟ همون آرامش. همون آرامشی که زن باید تأمینش کنه.»

    3- «حقیقت نوشته.»   اول باید مشخص شه حقیقت چیه و شما باید منبعت رو بذاری تا حقیقت با تفکر و برداشت اشتباه نشه 

    شما فکر کردی من مدافع کارکردن خانم هام؟ خیر!!! اتفاقا میگم زن باید تو خونه بمونه اگر این خوب نبود پیامبر ب دخترش میگفت برو بیرون کار کن...

    الکی خواهرم توپ رو ننداز تو زمین اشتغال و از جواب در نرو 

    گلم این حرف منه : 

    اتفاقا مازن ها موجودات حساسی هستیم که به تکیه گاه نیاز داریم ولی از طرف همین جامعه اسلامی با انواع و انحاء مختلف میان میگن زن قوی باش و لتسکنو باش و جالبه که دیگه اینجا مخاطب آیه جمع نیست شما داری ادعا می کنی که وظیفه زن ارامش دادنه 
    و این پشت سرش چی داره؟  
    :
    اگر مردی رفت زن دیگه ای گرفت می تونه بگه اولی بم آرامش نداد !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    در حالیکه این جمله 50 % می تونه درست باشه چون یک ادعاس

    و هیچ کس نمیاد بگه با این اتفاق چه بلایی سر اون زن میاد که یاز به تکیه گاه داشت چون مرد پول بیاره کافیه!!!!!!

    ببخشید خیلی وقت ندارم بنویسم امیدوارم منظورمو فهمیده باشید 
    در ضمن لطفا با اسم گذاشتن (شما خیلی دلت پره) کج نکن مسیر جواب دادن رو...

    پاسخ:

    مورد شماره یک رو که دستور دادید منبعش رو بگم، والا جزء اصول مسلم اسلامه نجمه جان و آیات و روایات و احکام فقهی مشخص و مسلم و صریح درموردشون داریم. اصن قوانین مدنی مربوط به زن و شوهر در جمهوری اسلامی بر همین اساس نوشته شده، با این حال چشم؛ برای گل روی شما، به چند موردش اشاره می کنم:

     

    بسم الله الرحمن الرحیم

     

    "وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا" آیه 21 سوره روم

    "و از نشانه‌هاى او این است که از [نوع‌] خودتان همسرانى براى شما آفرید تا بدانها آرام گیرید"

     

    از این آیه به وضوح برداشت میشه که زن باید محیط خانواده رو به گونه‌ای سامان بده که عامل آرامش شوهرش باشه.

     

     

    "لرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّـهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ" آیه 34 سوره نساء

    "مردان، سرپرست زنانند، به دلیل آنکه خدا برخى از ایشان را بر برخى برترى داده و [نیز] به دلیل آنکه از اموالشان خرج مى‌کنند."

     

    از امام صادق‌ علیه السلام سؤال شد: "حق زن بر عهده شوهرش چیست‌؟" فرمود: "او را از جهت غذا و خوراک تأمین کند و پوشاک و لباس او را بدهد و اگراز روی غفلت و نادانی خلافی کرد از او درگذرد."

     

    (فروع کافی‌، شیخ کلینی‌;، ج 5، ص 513، دارالتعارف للمطبوعات‌.) 

     

    از وظایف حقوقی مرد نسبت به زن (که در قانون کشور هم اعمال شده):

     

    الف. وظایف مالی و پرداخت نفقه
    1.
    تهیه غذا، در حد متعارف زمان، مکان و موقعیت متناسب زن.
    2.
    تهیه پوشاک، در حد متعارف زمان،‌ مکان و موقعیت متناسب زن.
    3.
    تهیه وسایل آرایشی و تزیینی، در حد متعارف زمان،‌ مکان و موقعیت متناسب زن.
    4.
    تهیه مسکن،‌ در حد متعارف زمان، مکان و موقعیت متناسب زن.
    5.
    تهیه لوازم منزل در حد متناسب زمان،‌ مکان و موقعیت متناسب زن.
    6.
    تهیه خدمتکار، اگر شأن اجتماعی و خانوادگی زن اقتضا دارد و یا اگر مریض است.

    7. پرداخت مهریه

     

     

    فک می کنم همینا کافی باشه برای شما :)

     

    شماره 2 رو متوجه نشدم. الان سوالت درمورد شماره 2 چیه؟!

    شماره 3 هم جوابش رو عرض کردم خدمت شما نجمه جان، حقیقت اسلام ناب محمّدیه و اینجا ما بر اساس اسلام و زندگی ایده آل اسلامی برای زن مسلمان می نویسیم

     

    من متوجه نشدم از کدوم جواب شما به بهانه ی اشتغال زنان، در رفتم. لطفا سوالتو دقیقاً دوباره بپرس تا دقیقاً جوابتو بدم.

     

    و اما در مورد ادامه ی حرف شما:

    ببین من بازم میگم. من به آنچه در جامعه ی به ظاهر اسلامی «داره» اتفاق میفته، کاری ندارم. اینجا من و دوستانم از آنچه «باید» اتفاق بیفته، می نویسیم. قوی بودن یک زن چه ربطی به نیاز به تکیه گاه داشتن داره؟! ینی چون به یک تکیه گاه نیاز داره، پس قوی نیس؟! اصن قدرت رو شما چی تعریف می کنی؟! منم همینو در مورد آقایون می تونم پس بگم. مردها قوی نیستن چون بدون زن، آرامش ندارن. اون ها به آرامشِ تامین شده توسط ما زن ها «نیاز» دارن پس قوی نیستن!

    این که نشد که :)

    شما یکم پراکنده گویی میکنی. حرفات بیشتر شبیه درددله تا شبیه استدلال.

    نخیر، اگه مردی خواست زن دیگه بگیره، سر همه رو بخواد شیره بماله، سر خدا رو نمی تونه. باید به خدا جواب پس بده که آیا واقعاً لازم بود زن دوم بگیره یا نه. من متوجه نمی شم این قضیه چه ربطی به حرف و بحث ما داره عزیز. بدیهی که مردی که می خواد طلاق بده زنشو، باید دلیل محکمه پسند داشته باشه برای قاضی. همین حالاشم همینه. طرف می گه ما باهم تفاهم نداریم. طرف میگه زنم بداخلاقه. طرف میگه زنم مشکلات روانی داره، عصبیه! و هزارتا دلیل این مدلی. کاری به این ندارم که این دلایل چقد و چطوری محکمه پسند میشن برای قاضی ولی همه شون یه چیزو دارن میگن و اونم این که اون مرد در خونه ی خودش، احساس آرامش با اون زن نکرده. حالا با مشکل از خودش بوده یا واقعاً خانمش مقصر بوده که بحث ما اینجا نیس. الان کجای این قضیه شما رو اینقد متعجب و عصبی کرده؟! من متوجه نشدم واقعاً.

     

    بنده کجا عرض کردم مرد فقط پول بیاره تو خونه، کافیه آخه نجمه جان؟

    نه خواهر جان، من قصدم در رفتن از جواب دادن به شما نیس. شما یکم حس می کنم عصبانی هستی! :)

    یه بار دیگه در وقت آرامش و خونسردی، جواب هامو به نظرات قبلی ت بخون لطفا و بعد ببین دقیقاً چند چندی با خودت :)

     

  • نجمه خانم
  • سلام 

    چه راحت وظیفه تامین رفاه میذارید برای مرد !! و بعد هم که زن شریکش هست با شاغل بودنش (همین که میرن دنبال زن شاغل از اول!) 

    اما همون زن باید به وظیفه اش عمل کنه و خودش مواظب روح خخودش باشه 

    چون خود شما میگی وظیفه مرد تامین رفاه و آسایشه نه تامین آرامش!!

    می فهمید منظورمو؟؟؟ 

    توی زندگی چه چیزی از آرامش مهمتره؟؟
    پول و ثروت داشته باش اما آرامش نداشته باش

    ولی خواهرم شما میگی زن! مواظب رو.حت باش مواظب جسمت باش ماظب شوهرت باش 
    تربیت بچه ها هم هست 
    تمکین شوهر هم هست 
    آرامشش هم هست 

    تازه آخرش هم ممکنه تنوع طلب از پیشونیت دربیاد



    تازه ممکنه شاغل هم باشی 

    و نگو که خوب زن نره سرکار که الان کلی میگردن دنبال شاغل....

    اما مرد فقط پول دربیاره


    خوب این اگه اجحاف نیست چیه؟

    اگه ضعیفه بودن نیست چیه؟؟

    تا یک مردی میره زیر فشار اول زن طلاشو می فروشه بعد میره سرکار 

    حتی اگر معتاد باشه قانون حمایتش نمی کنه و زن باید جورشو بکشه 

    تو کلینیک ترک اعتباد کار می کردم زن یکی از مددجوها می خواست همونجا کار کنه....


    امیدوارم منظورمو فهمیده باشید
    پاسخ:
    ببین خواهر من، شما انگار دلت خیلی پره... حق هم داری... اسلام وقتی کامل عمل نمیشه تو جامعه، همین کاریکاتوری بودنش حال آدمو بهم می زنه. حق با شماست از این لحاظ. 
    ولی اینجا حرف ما فقط و فقط رو سیستم درست زندگیه. چیزی که اسلام میگه، درسته. 
    بله از نظر اسلام مرد وظیفه تأمین آسایش زندگی رو داره، زن وظیفه تأمین آرامش زندگی رو. به همین صراحت.

    البته اینا وظایف اصلیه وگرنه خب بله، مرد هم برای زن و بچه هاش آرامش هم تأمین می کنه طبیعتاً. اصن حضور پدر در خانه، خودش آرامشه. ولی یه لحظه تصور کن خونه ای که مامان توش نباشه. مرد هرچقدم که رفاه رو آماده کرده باشه تو خونه، هر چقدم محبت کنه به بچه ها، یه چیزی کمه. یه جور پریشونی تو خونه موج می زنه. اون کمبود چیه؟ همون آرامش. همون آرامشی که زن باید تأمینش کنه. بله زن هم با قناعت و مدیریت داخلی خونه، می تونه به آسایش و رفاه زندگی کمک کنه. ولی مدیریت اصلی این تأمین رفاه برعهده ی مرده.

    ما تو این وبلاگ فعلاً کاری به وضع موجود جامعه نداریم. معنی این جمله هم این نیس که انکار می کنیم مشکلات اجتماعی جامعه رو. نه اصلاً
    اما کار ما تو این وبلاگ از واقعیت نوشتن نیس، بلکه از حقیقت نوشته. 
    اول باید بدونیم چی درسته، بعد ببینم چقد ازش فاصله داریم.
    معیار درستی حرف ما هم اسلام و سبک زندگی اسلامیه.
    بنابراین مطابق دستوری که خداوند بر عهده ی زن و مرد گذاشته، بنده جواب شما رو دادم.
    نخیر، طبق اسلام زن وظیفه نداره در درآمد زایی شریک مرد باشه. این که فک می کنین پسرای الان همه شون دنبال یه دختر شاغل هستن به عنوان همسر، خب اشتباه می کنید. من می شناسم پسرایی که اتفاقاً دنبال دخترایی هستن که رو شغل بیرون داشتن، اصرار نداشته باشه و مخالفن اصن همسرشون کار کنه.
    (حالا نگید اینم ظلم به زنه!! :) )
    بعدش هم عزیزم، این که میگی زن هم باید مواظب جسمش باشه، هم مواظب روحش باشه، هم آرامش گر خونه باشه، هم ...! خب بله، اینا خود به خود به هم متصل اند و یه وظیفه ی جداگونه نیس. زنی که سالم باشه، خودش باشه، اصطلاحاً زن باشه، خودش هر جا باشه، آرامش گر محیط اطرافش می شه. این در مورد همه ی زن های عالم صادقه ها، ینی حتی یه زن غربی. اگه خودش باشه، اگه زن باشه، اون لطافت و آرامش درونی ش، محیط اطرافش رو هم آرامش می بخشه. وگرنه این آرامش بخشی یه وظیفه ی جداگونه و یه بار اضافه نیس.

    ما نمی گیم زن نره کار کنه (به زودی پست های زیادی در این زمینه خواهیم گذاشت) ولی میگیم وظیفه اصلی زن کار کردن نیس. وظیفه اصلی زن تربیت انسانه. اصلی ترین ابزارش هم، تأمین آرامشه. هر چیزی که در انجام این وظیفه اصلی زن خلل ایجاد کنه، نباید انجامش بده. برای یه زن ممکنه شغل داشتن خللی در انجام وظایف اصلی ش ایجاد نکنه ولی برای یه زن دیگه ممکنه ایجاد کنه. این دومی خب نباید کار کنه. اگه نمی تونه مدیریت کنه، نباید کار کنه.
    باز الان نیایین بگین از مشکلات اقتصادی بی خبریم! نه عزیزم، خبر داریم زندگی از نظر مالی سخت شده. خوب هم خبر داریم. ولی راه حلش شغل داشتن زن ها نیس. اتفاقاً شاید یکی از عوامل این مشکلات اقتصادی، کار کردن زن ها در چند دهه ی اخیر بوده. زن هایی که شاید می تونستند بچه هاشونو خیلی بهتر از اونی که الان شدن، تربیت کنن و در جامعه ای که بچه هاش خوب تربیت بشن، مشکلاتش (از جمله مشکلات اقتصادی) کمتر خواهد بود. بگذریم
    حرف در این زمینه زیاده
    اما باید دنبال راه حل درست گشت. با درددل و فقط مشکلات رو مطرح کردن، چیزی درست نمیشه خواهر جان :)
  • نجمه خانم
  • سلام 

    من پرستارم 

    متن رو کامل نخوندم 
    ولی...........ی...........ی...............

    به شدت موافقم با حرفهاتون 


    افسوس که خیییییییییییییییییییلی دیر فهمیدم 


    ولی محض رضای خدا شما هم اینطوری نگید که فقط به خاطر اینکه باید لتسکونوی مردی باشه!!!!!!!!!!!!!! (شکلک تهوع) و بچه هاش باید به خودش برسه !!!!!! موندم برمی گردید به خودتون می گید حرفای فمنیستی! این کجاش فمینیستیه؟؟؟؟

    شما هم یه جور زن رو ذلیل می کنید!!



    گرچه عقیده ام اینه در هر صورت زن ضعیفه است....
    پاسخ:
    سلام نجمه جان
    نه خواهر جان، این که یک زن باید به خودش برسه، اصلاً هم فمنیستی نیس. این که یک زن باید (باید ینی وظیفه داره، تکلیف الهی داره) روح خودش رو در لطافت و آرامش نگه داره، اصلاً فمنیستی نیست. این که زن برای آرامش «خودش» نیازه حواسش به این چیزا باشه، اصلاً فمنیستی نیس. منتها وظیفه ی زن تربیت انسانه. چه بخوای چه نخوای، این وظیفه ی یک زنه، و این وظیفه رو خدا تعیین کرده براش. این وظیفه هم (نمی گم فقط ولی) بیش از هر کس در مورد همسر و فرزندانش صدق می کنه. بنابراین علاوه بر این که باید حواسش به خودش باشه، باید به وظیفه ش هم در قبال خانواده ش باشه.البته این چیزایی که نوشتم، برای دخترای مجرد هم باید صدق کنه چون اون ها هم منبع آرامش هستن برای پدر و مادر و خواهر و برادرهاشون. ینی باید باشن.
    اگه چند بار توی متن تاکید کردم روی تأمین آرامش شوهر و فرزندان، به خاطر اینه که این وظیفه ی زنه. اینو که نمی خوای انکار کنی؟
    همون طور که وظیفه ی مرد تأمین رفاه برای زن و بچه هاشه. یک مرد هم نباید اینو انکار کنه. این وظیفه ایه که خدا بر عهده ش گذاشته. 

    نه عمل به تکلیفی که خدای ارحم الراحمین بر عهده ی زن و مرد گذاشته (علاوه بر وظایف مشترکشون که مربوط به انسانیت ماهاست نه جنسیت مون) اصلا هم ذلت نیس. اگه قرار باشه زنی برای اینکه وظیفه ش تأمین آرامش خانواده شه، ذلیل بدونه خودشو، پس مردی هم که وظیفه ش تأمین رفاه و آسایش خانواده شه، لابد باید خودشو حمّال و نوکر بدونه!!! اینم یه جور ذلته پس!! در حالی که اینطور نیس. خداوند علاوه بر وظایف مشترکمون، یه تعداد وظیفه خاص هم به زن و مرد داده که متناسب با روحیات و تفاوت های جسمی شون تعریف شده و باید به اون ها هم عمل کنیم. مطمئن باش نه مرد جنس قویه و نه زن، ضعیفه ست.

    خداوند عادله عزیزم، شک که نداری؟ :)

  • فاطمه سادات
  • عالی خانوم 
    بسیار متشکر...
    اون جسمی هارو خیلی جاها میشه دید!بخصوص قسمت های محافظت از پوست و اینا...
    ولی این قسمت ِمحافظت از روح لطیف یک زن، یا سالم نگه داشتنش اونطور که با فطرت زن درتضاد نباشه این روزا سخت پیدا میشه.
    پاسخ:
    ممنون فاطمه جان
    آره دقیقاً
  • ♡بهشـــت زودهنـــگــام♡
  • به قول ارسطو
    آخ آخ آخ آخ
    گفتی خواهر
    داداشم چندسال قبل میگفت تو کارخونمون میخوان خانما را استخدام کنن(کارخونه ی لاستیک سازی!!!!) هرچی داد میزنم که اشتباهه کیفیت کار میاد پایین؛ نمیشه؛ قبول نمیکنن
    الان از عواقبش میگه: مثلا میگه خانمه شب کاره؛ می بینم نشسته کنار دستگاه داره گریه میکنه؛ میگه آقای فلانی بیا با بچه ام حرف بزن بگو نمیشه من برم خونه الان؛ می ترسه میگه فضایی ها همش میخوان منو ببرن
    میگم زن حسابی آخه حیف شما نیست خودتو پای این دستگاه هلاک کنی؟ اینهمه کار زنونه و محیط زنونه؛ داری واسه حقوق بیشتر آینده ی بچتو و خودتو خراب میکنی
    یا میگه مردا اکثرشون با دید جنسی تو محیط کار به زنا نگاه میکنن و همش دنبال اینن باب رفاقتو باهاشون باز کنن؛ مخصوصا با مطلقه ها
    یا همین مهمونا آقای علیخانی خانمه میره زیر زمین بین اینهمه مرد و از عشق به کارش حرف میزنه و ..... چه تبیلغ ضد زنی میشه و چه کیفیم میکنن
    شبکه ی یکم برنامه ی جوادرضویان یه زنه را آورده بود راننده اتوبوس بین شهری بود
    من موضوع پایان نامه ام استفاده تبلیغاتی از زنان تو مشاغل خدماتی بود
    یعنی آدم بره دو ماه راجع به این موضوع میدانی تحقیق کنه مخش سوت میکشه که تو اکثر مشاغل به زن به چشم یه کالا نگه کرده میشه
    یا کالای جنسی برای جذب مشتری بیشتر
    یا کالایی ارزون برای رسیدن به سود بیشتر؛ چون اکثرشون کمتر از مردا حقوق میگیرن و همون کاری را میکنن که مردا میکنن
    تو کارخونه ی داداشم(واسه خودش نیستا:D) تو بخش اداریش واسم کار پیدا شده بود قبول نکردم و با مخالفت شدید همسرمم مواجه شدم
    پدرشوهرم میگفت برو هیچ جا اندازه ی این کارخونه بهت حقوق نمیدن و ...
    همسرمم گفتن: حقوقی که از آرامش خودم و همسرم و بچه ی آینده ام :Dبزنه میخوام صدسال نیاد تو زندگیم
    فکر کنم امام خمینی میگن که: زن با یک دست گهواره را تکون میده و با دست دیگه دنیارو...
    خیلی جمله ی بزرگیه ها
    پاسخ:
    بسیار بسیار ممنون از نکات خوبی که اشاره کردی خواهر جان
    خدا خیرت بده
    حالا یه وقت یه خانمی واقعا چاره ای نداشته باشه، جبر زندگی باشه، مشکلات خاص داشته باشه، آدم خیلی حرص نمی خوره
    ولی می بینیم که خیلی از زن ها همینجور دستی دستی الکی الکی خودشونو درگیر همین شغل ها می کنن و به همین راحتی آسیب می رسونن به روح و روان خودشونو و زندگی شون :(
    اونم نکته ی مهمی بود که در بسیاری از جاها (به خصوص شرکت های خصوصی) خانم ها به اندازه ی آقایون کار می کنن ولی حقوقشون کمتره

    خوب کاری کردی نرفتی، تو یه محیط مردونه کار کردن، آسیب هاش خیلی زیاده

    بله جمله ی بسیار مهم و زیباییه...

  • فاطمه نظری
  • سلام
    واقعا متن زیباومعناداری بود
    ماآدما مخصوصا خانم ها گاهی فکرمیکنیم زندگی کردن یعنی نفس کشیدن
    امیدوارم هیچ وقت این طورنباشه 
    یاعلی
    پاسخ:
    سلام
    ان شاءالله درست زندگی کردن رو یاد بگیریم...

    راستی مورد دیگه ای اگه مدنظرتون بود، اضافه کنین 
    ما دوس نداریم متن های این وبلاگ همه ش با به به و چه چه مواجه بشه ها... دوس داریم موارد دیگه ای هم به این متن با نظر شما عزیزان اضافه بشه...
    منتظریم :)

  • منتظر مهدی
  • سلام و درود خداوند بر نویسنده
    یکی از آسیب های مهم وارد فعالیت های اقتصادی شدن خانم ها اول دخالت اون ها در وظایف شوهر و مهم تر از اون جا به جایی ارزش هاست به این شکل که الان خانم ها در یک مسابقه برای کار کردن افتادند و متاسفانه بعضی خانم هایی که خانواده دار (خانه دار سابق) هستند از اعتماد به نفس کمتری برخوردارند و تصور میکنند فعالیت های آن ها کم ارزش تر از شاغل هاست
    پاسخ:
    سلام خواهر
    احسنت آفرین... دقیقاً
    اصن اون بحث مسابقه با شوهر و تلاش برای -مثلاً-استقلال یه طرف، اون دخالت تو کار و بار شوهر یه طرف... این خیلی بده... برای یه مرد خیلی حس بدیه که حس کنه یکی حساب کتاب هاشو می پاد! و یا باید به یکی (اونم خانمش) جواب پس بده... این قضیه صرف نظر از تمام آسیب هایی که برای روحیه ی خودِ زن میاره، کم کم رابطه ی عاطفی ش با همسرش رو هم خراب می کنه 
    سلام
    این پست و خوندم 
    واقعا عالی و کاربردی و متاسفانه مبتلا به خانومهای این ایام

    خیلی خوبه اینگونه مواظبتها که گفته شد
    موفق باشید

    ان شاء الله بقیه پستها رو میخونم
    و در لینکها قرار دادم
    پاسخ:
    سلام
    ممنون
    باز اگه نکات دیگه ای مدنظرتون بود که ننوشتم توی متن، بهمون بگین.
    تشکر از حضورتون :)
  • رایحه ی یاس
  • سلام و رحمت خدا برشما

    حق گفتی خواهر جان
    خیلی خوب بود

    کامل و جامع

    واقعا راهنمایی تحصیلی برای دخترها به "چاه" نمایی شبیه نه "راه" نمایی..

    آخه دختر طفل معصوم رو باید توی کورس رقابتی با پسر بندازی اون هم توی مهندسی عمران؟
    برق و قدرت؟
    مکانیک؟
    حالا اسم رشته نمیارم بیشتر یه وقت به تریج قبای کسی برنخوره ولی خدیی خیلی علیه ذاتمون شوروندنمون...
    پاسخ:
    ممنون خواهر، شما لطف داری :)
    چاهنمایی تعبیر جالبی بود! :)
    بله متأسفانه دخترای ما در اون سن جوون تر از این هستن که این مسئله رو از عمق وجود درک کنن، حتی اگه مشاور درستی داشته باشن
    این قضیه رو باید پدر و مادرها از اول تربیت بچه شون، لحاظ کنن و روش حساس بشن وگرنه دختری که 18 سال با این تفکرات بزرگ شده، واقعاً در اون سن از درک مشکلاتی که بعدها براش پیش میاد، عاجزه.
    مثلاً من خودم 18 ساله م که بود، وقتی یکی بهم می گفت که تو رشته های مردونه نرو، می خواستم دک و دهنشو بیارم پایین!! که اساساً چه معنی داره رشته ها رو به دو دسته ی مردونه و زنونه تقسیم می کنین؟! مگه لباس مجلسیه؟!! :| در این حد ینی!!
  • سیدی (به بهانه فرهنگ)
  • بسم الله الرحمن الرحیم - سلام - مفید بود
    پاسخ:
    سلام آقای سیدی عزیز
    ممنون :)
  • ریحـ ـ ـ ـانـ ـ ـ ـه عشـ ـ ـقـ ـ ـ م
  • بسسسسیااااااااااارررررررررر فوق العاده...
    من متنای طولانی تر از 4 خطو نمیخونم :| اما یکی دوخط از متنتونو که خوندم منو تا تهش کشوند ...این نشون دهنده اهمیت و جذابیت موضوع و قدرت قلم شماست..احسنت..
    کاش همه به این موضوعا دقت کنن البته اعتراف میکنم خودمم تاحالا به خیلیاش فک نکرده بودم....
    درکل جالب و عالی
    خدا قوت!!
    پاسخ:
    سلام
    جدی؟ :)
    خب خدا رو شکر :)
    ممنون
  • صِفر کیلومتر
  • سلام خدا برشما مجاهدان راه حق

    خیلی حرف دلم بود این پست خیلی به اطرافیانم تاکید دارم

    اما متاسفانه تبلیغات سنگین جبهه باطل واقعا چشم و گوششون رو بسته

    خدا رحم کنه بحال این جامعه که الان از زن فقط بعنوان کالای مصرفی و تبلیغی متاسفانه استفاده میشه 

    عاقبتتون بخیر روشنگری کنید لطفا
    پاسخ:
    سلام برادر
    ممنون
    بله متأسفانه جامعه ی ما از این دور شدن زن ها از فطرت وجودی شون ضررهای کلان و جدی خواهد دید...
    والا ما فعلاً وسعمون در حد همین وبلاگه برادر، جای دیگه دستمون بند نیس!
    شما کمک کنین این نوع نوشته ها نشر پیدا کنه به خصوص بین پدر و مادرها

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">