به
یقین می شه گفت مسئولیتِ خانه داری، که به دید خیلی ها اصلا کارِ خاصی نیست، مهم
ترین مسئولیت تویِ دنیاست.1 قاعدتاً مهم ترین مسئولیت رو به دوش مهم
ترین فرد می گذارند؛ و زن دقیقاً همون مهم ترین فرده برای این مهم ترین مسئولیت. و
چقدر اندک اند زنانی که به خوبی این مسئولیت رو درک می کنند! و چقدر اندک ترند
زنانی که به خوبی از پس این مسئولیت بر می آن!
این خانه داری ای که ازش حرف می زنم، نه فقط به
معنی پخت و پز و شست و شو و رفت و روبه! حتی نه فقط به معنی اینه که از صبح بعد از
نماز صبح بیدار باشی و یکی یکی بچه ها و آقای خونه رو راهی کنی، و تا قبل از اینکه
برگردن ناهاری بپزی و بساط صبحانه رو جمع کنی و بوی قرمه سبزی و قیمه و ته چینت
تا چند کوچه اونطرف تر راه بیافته2 و این صحبتا!
حتی فقط به این معنی نیست که بیشترِ وقتت رو بذاری برای
خانواده ت و وقت نداشته باشی، زمانی رو به خودت اختصاص بدی، برای دو کلمه درس و مطالعه، و یا یکی دو تا کارِ دلخواهِ خودت رو انجام بدی، از هزارتا کارِ مورد علاقه یِ
خودت، که مدتهاست بعد از ازدواج و بچه دار شدنت براشون وقت کافی نداری!
خانه داری یعنی حالا که تو داری وقت و انرژی و
جوانی و عمر و جانت رو وقف یک عده از بندگان خدا می کنی؛ وقت و عمر و سلامتی و
جوانی ای که بزرگترین سرمایه ی توست. این کار رو با یک هدف برنامه ریزی شده و دقیق
انجام بدی. همین که خوب بخورن و خوب بپوشن و سرد و گرم و تر و خشک نشن معنیش این
نیست که تو خانه دار خوبی هستی.
اینکه کلی کار
انجام بدی تا اعضای خانواده احساس خوبی از زندگی توی یک خونه ی صمیمی و با صفا
داشته باشن. باید دید این کلی کار رو در راستای چه هدفی انجام می دی!
شاید معنا و مفهوم وقت رو کسی که مرگ رو به خودش
نزدیک ببینه بهتر متوجه بشه. کسی که مسئول بودن خودش رو در قبال این وقت درک کرده
باشه. کسی که بدونه ازش سوال می کنن که این عمر رو در چه راهی صرف کردی؟ و بعد ازش
می پرسن حالا که صرف کردی در این راه، نیتت چی بوده از این سرمایه گذاری عمر روی
این کار؟
سوای اینکه مورد محاسبه قرار خواهی گرفت، کیفیت
زندگی خانواده ای که زن توی اون خانواده مدیر و مدبر و با برنامه ست با کیفیت
زندگی خانواده ای که زنش هر دمبیل و باری به هرجهت؛ مثل بقیه؛ داره زندگی رو مدیریت
می کنه، اصلا و ابدا قابل مقایسه نیست. حالا شما ببین که آیا با نیت و هدفِ برنامه
ریزی شده و با ایثار و محبت داری خانه داری می کنی! یا اینکه تو هم داری این کار
ها رو می کنی؛ مثل بقیه...
مادریِ تو یعنی تربیت یه عده از بندگانِ انعطاف
پذیر و هنوز خیلی نرمِ خدا. مسئولیت مادری شما یعنی اینکه شما داری وقت و انرژی و عمر و
شخصیت یک عده دیگه رو هم تحت الشعاع قرار می دی. حساس تر شد قضیه، نه؟ یه جورایی وظیفه ی
شماست که به بهترین شکلی تربیت کنی این ریزبنده هایِ خدا رو.
شما وقتی پای عقد نامه رو امضا
کردی و وارد زندگی یه آقایی شدی، و شدی یک بانوِ خانه دار، نسبت به این آقا مسئولی. وظیفه داری بری اطلاعات کسب
بکنی، برنامه بریزی و درست زندگی کنی.
همین که خدا به شما فرزندی عنایت
کرد، و شما مادر شدی، وظیفه داری، مسئولی، که بری کسب اطلاع بکنی و عالمانه و هدفمند تربیتش
کنی. چراکه شما از این پس تنها برای گذران عمر خودت و همسرت مسئول نیستی، بلکه در قبال عمر تک تک اعضای
خانوادت هم مسئولی. مسئولِ تربیتِ بنده هایِ نو رسیده یِ خدا. و این مسئولیتیست که اعظم بارش روی دوش شماست، روی دوش خانومی
که شما باشی.
خانه داری مسئولیت بزرگیه و ظرفیت بزرگی می طلبه،
و خداوند چنین ظرفیتی رو در تو قرار داده. مثل بقیه وار خانه داری نکن. مثل
بقیه غذا نپز. مثل بقیه بچه دار نشو. دلیلت برای مادر شدن تنها این نباشه که چون همه بچه دارن و اگر تو نداشته باشی هزار
و یک حرف پشت سرت می زنن و تو طاقت نداری تحمل کنی زخم زبون ها رو. بی شک تربیت یک انسان بزرگترین کارِ و یکی از ارکانِ مهم وظیفه ی زن بودن توست. برای تربیت یک انسان، قدم به قدم، آگاهانه و با برنامه گام بر دار.
حیف نیست عمرِتو؟ حیف نیستن اون بنده های منعطف و
شکل پذیرِ خدا که بدون داشتنِ نیت و هدفی بزرگ و متعالی، به دنیاشون بیاری و بزرگشون کنی؟ حیف نیست این جان و
وقتی که داری ثانیه به ثانیه خرجشون می کنی، اگر بی نیت خرج بشه و یا با نیت کوچک؟
خانه داری یعنی مدیریت بنیادی ترین و مهم ترین
سلول جامعه. اگر مثل بقیه باشی و باری به هرجهت خانواده تشکیل بدی و باری به هر
جهت فرزند آوری کنی و باری به هر جهت بچه بزرگ کنی و ادب بچه رو مسواک زدن شب و
صبح بخیر اول روز و شب بخیر قبل از خواب بدونی! و سلامت بچه رو تمیزی و مریض نبودن
جسمش، صرفاً، بدونی. ظرفیت عظیمی رو درون خودت به کار نگرفتی. ظرفیت عظیمی رو در
اعضای خانواده ت تلف کردی، و ضرر کردی.
تشکیل زندگی و پذیرفتن مسئولیت استراتژیک خانه
داری بدون اینکه روی تربیت خودت کار کرده باشی، از دو حالت خارج نیست. یا جهل رو می
رسونه، یا خودخواهی، که همین هم ریشه در جهل داره. پذیرفتن مسئولیت خانه داری یعنی
شما داری زندگی چند نفر دیگه رو با خودت گره می زنی. پس روی خودت کار کن، تا بتونی از این ظرفیت عظیم در راستای تحقق هدف خلقتت حداکثر بهره رو ببری. با برنامه ای متعالی و رو به رشد نشون بده، که زن بُنِ زندگیه. این استراتژیک ترین مسئولیت رو به احسن وجه به عهده بگیر، و مدیریت کن.
1. البته شاید بگید ولایت بزرگترین مسئولیته،
بله البته اینطوریه، اما هر امامی هم از دامنِ مادری مسئول تربیت شده.
2. البته امروزه به برکت وجود محصولی به نام هود
دیگه بوی هیچ غذایی راه نمی افته بره اینور اونور:)
3. در همین راستا یه دونه پست قبلا نوشته بودم که خالی از لطف نیست خوندنش، ان شاءالله که بخونید:) (اینجا)