در مسیرِ زن بودن

نشونش بده کی رئیسه؟!!!

يكشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۵، ۰۶:۱۳ ب.ظ

در هر گروهی، اگر یک نفر سرپرست و رهبر نباشد، بی شک بعد از مدتی نظام و شیرازه گروه از هم می پاشد. اگر به یک زن و شوهرش- بدون در نظر گرفتن فرزندان- به عنوان یک گروه نگاه کنیم، حتی این گروه دو نفره هم نیاز به یک تصمیم گیرنده نهایی دارد. ممکن است خیلی ها عقیده داشته باشند که باید با هم تصمیم گرفته شود، حرفی نیست. اما اگر نظرات متفاوت بود و به اجماع نرسید چه باید کرد؟

بحث فراتر از یک تصمیم گیری ساده برای مهمانی رفتن یا نرفتن است.

در این موارد اختلاف یک نفر باید تصمیم نهایی را بگیرد...

یا زن یا مرد.

حالت دیگری متصور نیست...

چه کسی رئیس است؟

راه سومی هم هست دوستان...

خدا را رئیس خانه خود کنید. ببینید خدا و ائمه چه نظری دارند...

در رساله حقوق امام سجاد علیه السلام اینطور می خوانیم:

حق همسران

و امّا حقّ همسرت این است که بدانى، به راستى خداوند او را مایه آرامش و آسایش و همدم و پرستار تو قرار داده و بایسته است که هر یک از شما [زن و شوهر] به سبب همسرش خداى را سپاس دارد و بداند که این ارزانى خدا بر اوست و باید با نعمت خدا، نیک رفتار باشد و گرامیش دارد و با او سازگارى کند و اگر چه حقّ تو بر عهده او سخت‏ تر و فرمان پذیرى از تو در آنچه دوست می ‏دارى و ناپسند می ‏شمارى تا جایى که گناه نباشد، بر او لازم‏تر است ولى زن نیز حقّ مهرورزى و همدمى دارد و حق دارد که آرامشش در برآوردن لذّتى که در انجامش ناگزیر است، فراهم شود و لا قوّة إلّا باللَّه
چه زیبا فرموده اند و چه دقیق...
از این دست احادیث در مورد حقوق زن و شوهر فراوان است. اگر اعتقاد داریم دین برنامه زندگی است باید بدانیم چه طور به این برنامه متعالی عمل کنیم. باقی احادیث را ننوشتم، چون می خواهم لذت کشفشان را خودتان بچشید.
فقط خواهر گل متاهلم، خیلی باید حواستان به همسرتان باشد.
گوشتان را بیاورید
راه بهشت شما در رضایت همسرتان است...

راستی!

سال نو مبارک

عیدی سال نوی هرکدام از ما به اطرافیانمان، چه مجرد باشیم و چه متأهل عمل کردن به هرآنچه می دانیم باشد. ان شاءالله.

رفقا!

بیایید نو شویم...


  • يكشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۵، ۰۶:۱۳ ب.ظ
  • المستغاث بک یا صاحب الزمان

گفتگو ها  (۱۳)

  • زائر بارانی
  • سلام.
    چه خوبه اینجا...
    خدا خیرتان دهد..
    التماس دعا
    پاسخ:
    سلام
    خوش آمدید
    خیر ببینید
    از من جدا شد و گفت کار خدا ست
    مانده ام مگر خدای او خدای من نبود...؟

    خوش تیپ...

    گفتم:
    "امین دست بردار عزیز دلم...
    من نمیتونم...
    باور کن نمیتونم...
    دوریتو تحمل کنم...
    حرف دانشگاهو پیش کشید...
    گفتم:
    "امینم…
    من بدون تو نمیتونم...
    اگه هم درس میخونم به خاطر توئه...
    خندید و گفت:
    "بگو به خاطر خدا درس میخونم..."
    گفتم:
    "به خاطر خداست ولی...
    ذوق و شوق زندگیم فقط تویی...
    وقتایی که از خونه میرفتم بیرون...
    فقط لباس واسش میخریدم...
    عادت کرده بود به این کارم و میگفت:
    "باز برام چی خریدی...؟
    میگفتم:"ببین اندازته...؟
    میگفت:
    "مطمئنم مثه همیشه کاملاً‌ اندازه خریدی...
    مدتی که نبود…
    کلی لباس واسش خریده بودم...
    وقتی اومد...
    با حال غصه بهش گفتم...
    "اینا رو بپوش ببین اندازته...؟
    واقعا دلم میخواست بمونه و دیگه نره...
    تک تک لباسا رو ‌پوشید...
    گفتم:"چقدر بهت میاد...
    کلی خندید و گفت:"زهرا…
    از اونجایی که من خوش‌تیپم...!
    حتی گونی‌ هم بپوشم بهم میاد..."
    گفتم:"شکی درش نیست..."

    آن چیز که عیان است....
     چه حاجت به بیان است...

    میخندیدم اما...
    ذره‌ای از غصه‌هام کم نمیشد...
    وسط خنده‌هام بی‌هوا گریه میکردم...
    گفت:"چرا گریه میکنی...؟"
    چرایی اشکام مشخص بود...
    لباساشو که جمع کرد گفتم:
    "امین…
    اینارم با خودت ببر..."
    گفت:"اینا حیفن...
    بذا وقتی برگشتم اینجا میپوشمشون..."
    خیلیاشو حتی یه بارم نپوشید...
    لباساشو جمع کردم و...
    همین‌ طور اشک میریختم...
    خیلی سرد باهاش خداحافظی کردم...
    باید آخرین تلاشامو میکردم...
    گفتم:
    "امین...
    بهم رحم کن...
    نرو...
    امین...
    تو همه زندگی منی...
    ببین با چه ذوق و شوقی واست لباس خریدم...
    گفت:"میرم و برمیگردم..."
    فقط یه روز کنارم بود...

    (همسر شهید،امین کریمی)
    پاسخ:
    چقدر زیبا بود...
    اگر باور کنیم اینجا دائمی نیست آروم می شیم
    و اِلا داغون کننده است!
    و مپندار آنان که در راه خدا کشته میشوند مُرده اند...
    جواب پاسخ بلند بالا تون بماند برای بعد
    واقعا توانایی ذهنی ای اینجا نیست

    لینک این پست رو اما تو وبلاگ خلوت خودم گذاشتم چون مبتلاشیم همین الان همین روزها همین لحظه ها

    امروز حتی وقت سحر نمونه ای رو دیدم
    اه!
    و ماادراک!
    من خوبم تو بدی من می فهمم تو نمی فهمی....
    اه


    و ماادراک
    پاسخ:
    خدا به هممون کمک کنن
    این روزا
    آه...
    لینک این پست رو الان گذاشتم چون در این موقع روز ساعت 5 صبح یک نمونه تلخش رو دیدم


    نشونش بده اون نمی فهمه!!!!! پس تو رئیس باید باشی!!!!  چون فکر می کنی اون نمی فهمه و این طوری بهتره!!!!!!
    پاسخ:
    متوجه نشدم لینک کجاست؟
    عزیزم اون زنده گی هست که با قطع نفس تموم میشه


    زندگی اما...
    تموم میشه 
    حتی اگر وانمود کنی که نمیذاری
    حتی اگه سعی کنی راه دیگه ای رو پیش بگیری...


    شاید به خاطر اینکه از اول راه خرابی رفتی


    گاهی خیلی زود دیر می شود...



    ببخشید اگر ناراحت شدید 


    نیازی به جواب دادن این کامنت نیست

    پاسخ:
    سلام
    کسی که بمیره دیگه زنده نمیشه
    ولی همین خود شما و یا هرکس که به نهایت نا امید هست تصور کنید که یه موقعیت عالی براتون پیش اومده از نظر ازدواج
    یه کیس خیلی عالی...
    و بچه دار شدید
    و سر خونه خودتون رفتید
    منصفانه بگید بهم
    آیا حس خوشبختی می کنید؟
    اگر نه که حرفی ندارم
    ولی اگر بله بدونید دارید خوشبختی رو خارج از وجودتون جستجو می کنید
    خوشبختی درون شماست
    اگر شرایط بیرونی می توانند خوشبختتون کنند پس شما هنوز زنده اید و می تونید خودتون خودتون رو خوشبخت کنید
    خدا هستند
    این کامنت رو بزرگ و پررنگ می نویسم 



    زندگی من به خاطر همین پست به هم ریخت و تموم شد 

    سه سال پیش

    ولا قوه الا بالله

    پاسخ:
    سلام
    زندگی هیچ کس به خاطر این چیز ها تموم نمی شه
    ممکنه به هم بریزه
    ولی زندگی ادامه داره
    هرچی هم که آشوب باشه باز هم جای امید هست چون خدا هست...
    خدا خیرتان بدهد...

    مطالبتان عالی است
    پاسخ:
    سلام
    ممنون
    لطف شماست
    ممنونم. 
    تا به حال اسم رساله ی حقوقی امام سجاد.ع. به گوشم نخورده بود.
    بخشی از صحیفه سجادیه است یا مستقل؟ 
    انشله توفیق درکش رو داشته باشیم.
    پاسخ:
    سلام دوست عزیز
    خیر رساله حقوق مستقل از صحیفه هست و تحت یک حدیث بیان شده است. بسیار زیبا و کاربردی هست البته من خودم توفیق مطالعه کاملش رو نداشتم. ان شاءالله بهمون توفیق بدهند.
    سلام

    خیلی نکته ی خوبی رو اشاره کردی خواهرجان
    خدا خیرت بده ان شاءالله
    جقدر خوبه که خداوند توی راس زندگی هامون باشن...
    پاسخ:
    سلام
    ان شاءالله
    ان شاءالله که بتونیم
    به سبب همسرش خداى را سپاس دارد و بداند که این ارزانى خدا بر اوست و باید با نعمت خدا، نیک رفتار باشد و گرامیش دارد و با او سازگارى کند
    جالب بود ...
    سال نو هم مبارک !
    پاسخ:
    سلام
    بله عالیه!
    ممنونم
  • کهکشان پرستاره
  • احسنت...
    عجب پست خوبی بود.
    این موضوع حتی اگه منبع نقلی نداشت، ولی پشتوانه ی عقلی داره بلاخره. اونم اینه که: 

    هر زندگی گروهی باید یه سرگروه داشته باشه وگرنه سنگ رو سنگ بند نمیشه. بلاخره یکی باید حرف آخر رو بزنه و از اونجایی که خداوند مسئولین سنگین مدیریت زندگی و حراست از خانواده رو داده به مرد، پس طبیعتاً و عقلاً باید اختیارات بیشتری هم بهش بده تا بتونه پاسخگو باشه و مسئولیتش رو به بهترین شکل انجام بده.

    با این حال شما دلیل نقلی هم آوردی که بحث رو به بهترین شکل به نتیجه رسوند :)
    احسنت... خدا خیرت بده خواهر :)


    راستی یه سوال
    این جمله ی آخر امام سجاد(ع) رو متوجه نشدم. ینی چی؟
    "حق دارد که آرامشش در برآوردن لذّتى که در انجامش ناگزیر است، فراهم شود "

    پاسخ:
    سلام و سلامت باشید
    ممنون از لطف و محبت شما
    به نظرم یعنی مرد محیط روانی خانه رو برای زن امن کنه تا زن بتونه تمکین خاصش رو انجام بده
    سلام
    ممنون از این پست زیبا و عیدی زیباتر.

    ان شاءالله خدا رئیس خونه هامون بشه.
    پاسخ:
    سلام
    سلامت باشید
    ان شاءالله
    رساله ی حقوق امام سجاد (ع) یه گنج کشف نشده ست...

    سال نوی شما هم مبارک :))
    پاسخ:
    سلام. ممنونم
    واقعا گنج هست. ان شاءالله توفیق استفاده بدن
    گنجی که ازش استفاده نشه سودی نداره
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">